آقا کسری آقا کسری ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 6 روز سن داره

دردونه مامان و بابا

آخر هفته با برف و بارون

خدیا شکرت به خاطر بارندگی که شاید از این آلودگی هوای تهران کمتر بشه . پنجشنبه ١٤ آذر ماه همراه با یه برف قشنگ . منو کسری جونم صبح که از خواب بیدار شدیم از پشت پنجره شاهد این برف زیبا بودیم .... عشقم کلی خوشحال بود بابت اینکه من اون روز خونه بودم و پیشش بودم هی هرکسی زنگ میزد میگفت مامان خونه اس صوبانه منظورش (صبحانه اس ) خوردیم . کلی با هم بازی کردیم با هم آشپزی کردیم تا ساعت ٣٠/٢ که بابا کوروش از سرکار اومد با هم ناهار خوردیم . بعدش نفسم با باباش خوابیدن تا ساعت ٥ منم رفتم یه دوش گرفتم و آماده شدم برای اینکه قرار بود با کوروش بریم همایش سلامت خانواده که دعوت بودیم ولی منتها قرار شد کسری رو بزاریم پیش مامان جونش . اون روز دایی فرهادینا اوم...
16 آذر 1392

پاییز

بازم پاییز شد و منو به یاد 2 سال پیش وقتی که کسری جونم پا به این دنیا گذاشت چه روزی بود اون روز وقتی بهش فکر میکنم جزو قشنگترین خاطراتمه ............ جالب اینچاست که سالگرد ازدواج من و بابا کوروش هم آبان ماه تو پاییز بود و او شب و اون روز هم جزو قشنگترین خاطرات زندگیمه که هر وقت بهش فکر میکنم یه حس قشنگی بهم دست میده . عزیر دلم اون سالی که تو بدنیا اومدی اینقده هوا سرد بود و اینقد بارون میومد روزی که من از بیمارستان مرخص شدم که بیام خونه اینقد هوا سرد بود که منم لباس گرم دوست نداشتم بپوشم خاله هم با بابا هی دعوام میکردن که تازه زایمان کردی سرما میخوری ها ... واقعا چه زود گذشت مثل برق و باد ........ خدایا شکر. و اما باید بگم هفته پیش چ...
13 آذر 1392

محرم 92 و مصادف شدن تولد عزیز دل مامان با محرم ماه

محرم ماه رسید و ما بیشتر تو خونه از تی وی عزاداری می کردیم حتی بابا هم بیرون نمیرفت تا روز عاشورا صبح که از خواب بیدار شدی صبحانه خوردیم و به اتفاق رفتیم خیابان تا هیات عزاداری امام حسین (ع) رو تماشا کنیم . بچه ام از بس هیات ندیده بود با صدای هیات و دیدن موج جمعیت همینجوری مظلومانه بقل باباش نگاه میکرد بعد دیدم هوا خیلی سرده و کمی آلوده اس زودی آوردمت خونه و بابایی خودش تنهایی رفت عزاداری من و تو اومدیم خونه با هم کارتون تماشا کردیم بعد باهم ناهار خوردیم تا بابا کوروش اومدش رفته بود هیات دایی فرهادینا اونجا خاله اینا رو دیده بود بعدشم از دایی غذای نذری گرفته بود اومده بود. یا امام حسین خودت همه مریضها رو شفا بده - برای عاقبت بخیری همه ب...
2 آذر 1392
1